صحبتِ جانانه

دلم میخواد از،سرکوه امامزاده شاه نظرمومن، تاااا روستاهای باغ اناری وجنگل بلوطی اطرافش تااا دشت پایه کوه‌ها پیاده راه برم، بدوم، راه برم بدوم، بشینم، گریه کنم، فکر کنم فکر کنم و...

غروب بابا ته دشت با ماشین سوارم کنه بریم خونه

اینکارو زیاد می‌کردم، هر یه کیلومتری بابا جلو پارک می‌کرد تا میرسیدم می‌رقت یه کیلومتر جلوتر و...

و بابایم، چه خوب متوجه نیازم می‌شد، به دشت به راه رفتن و به کوه رفتن و به دور دور در شب ...

بابا... نمی‌دونی چقدر دلم برات تنگ شده...

خدایا، خودت میدونی چی داره بعت میگه دلم

چقدر که تازه به تازه نو به نو تذکر می‌رسه به ملت...

رفتنی هست که کنترلش دست پیشرفته ترین علم‌های بشری هم نیست...

اما از اونجا که قاعده داره عالم

کاش دولت‌ها قبل از حاد شدن داستان و مجبور شدن به تعطیل کردن کشور از روی خشوع ذل، دوهفته همه رو قرنطینه‌ی پیشگیرانه اعلام می‌کردن بر اساس خشوع ایمان😂

دانشگاه‌ها مدارس مشاغل ارباب رجوعی و هرشغل و کسبی که احتمال شیوع ویروس رو بالا میبره

بعد جهادگران داوطلب رو با تدابیر بهداشتی بسیج می‌کرد برای پاکسازی شهرها

گروه‌های جهادی مشغول به انجام کارهای ضروری ملت میشدن و ارسال‌های کالا‌ها و الام ضروری به صورت پاکیزه توسط مامورین جهادی به درب منازل صورت می‌گرفت.

بعد از دوهفته ویروس بجای چندبرابر تصاعدی شایع شدن، ضایع میشد لرمی‌گشت در نطفه خفه بشه

اینهمه جارو جنجال و... لازم نبود

"بســـمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم"

عَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ

وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ

وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ

"بســـمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم"

عَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ

وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ

وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ

باورم نمی‌شه برگه رو نگاه کردم بخاطر بدخطی و اشتباه عجله در تعریف دو چیز متضاد، سه نمره از دست داده بودم به سادگی

و استاد واقعا آدم بدی نبود

خدای من...

چه قضاوت‌های کردم...